تحولات نظامی ایران و آمریکا نشان می دهد یکی از مهم‌ترین متغیرهای اثر گذار در محاسبات آمریکا و اسرائیل در حمله به ایران "میزان همبستگی اجتماعی" و نیز " میزان " سرمایه اجتماعی حکومت " است. 

شکست دشمنان در حمله به ایران و تقاضای آتش بس از سوی آمریکا ریشه در عدم شکل گیری "شورش های شهری" مورد انتظار انها داشت . در واقع محاسبه امریکا ان بود که با اولین حمله جامعه ی دچار "گسیختگی اجتماعی" ناشی از تورم ویرانگر در جهت سرنگونی نظام به پا خواهد خواست . 

اما به دلیل حمله دشمن ، آن گسیختگی اجتماعی به همبستگی اجتماعی و در قامت بازدارندگی بالاتر از بمب اتم تبدیل شد.  

محاسبه متغیر همبستگی اجتماعی در شروع مجدد جنگ توسط آمریکا و اسرائیل اهمیت کلیدی دارد و نگارنده سطور معتقد است تا زمانی که آمریکا و اسرائیل از " شورش های شهری" اطمینان حاصل نکنند دیگر دست به حمله نظامی نخواهند زد.

 

می توان با قاطعیت گفت بزرگترین محدودیت عملیاتی و استراتژیک آمریکا و اسرائیل در حمله به ایران وضعیت " همبستگی اجتماعی" ایرانیان است.

وضعیت این متغیر مانع حمله مجدد خواهد بود . آمریکا به محض آنکه در این متغیر یک پنجره عملیاتی را ببیند لحظه ای در حمله تردید نخواهد کرد. زمان حمله بعدی به این متغیریعنی میزان همبستگی بستگی دارد.

 

اساسا هدف حمله آمریکا ترکیب درگیری های داخلی ( گسیختگی اجتماعی ناشی از تورم)با حمله نظامی بود که به دلیل همبستگی اجتماعی با اختلال ایجاد شد. 

هدف انها براندازی از درون با پشتیبانی یک قدرت نظامی بیرونی بود. در واقع برآورد قطعی جامعه اطلاعاتی آمریکا همزمان شدن حمله نظامی با شورش های شهری بود که بعد از حمله اول اتفاق نیفتاد و وحدت دولت -ملت حول حفظ ایران شکل گرفت.

 

اکنون جنگ وارد فاز توقف حملات شده است و اگر همبستگی ملی تقویت شود بازدارندگی در حد بمب اتم ایجاد خواهد کرد.

به زبان ساده باید گفت آمریکا و اسرائیل زمانی که همبستگی اجتماعی را دیدند متوجه شدند که جنگ ۱۲ روز دیگر قابل ادامه نیست و شکست را پذیرفتند.

 

#اقتدار_ایران_امنیت

#معاونت_اطلاعات_و_عملیات_پایگاه_مقاومت_بسیج_شهیدباهنر_دانشگاه_سمنان